دایی: مدبر؟ من سردار غفور میشناسم+عکس
سرمربی سابق سایپا گفت: مصطفی مدبر برای من وجود خارجی ندارد، من آدم حقیقی به این اسم نمیشناسم، تا جایی که یادم میآید من او را از زمانی که ریاست حراست صدا و سیما را بر عهده داشت به نام سردار غفور درگزیدولق میشناسم.
به گزارش خبرگزاری فارس، علی دایی سرمربی سابق سایپا که روز گذشته اخراج شد، در نشست خبری اظهار داشت: دیروز بعد از مساله ای که پیش آمد، خیلی از همکاران رسانه ای تماسگرفتند و خواستار گفتگو بودند. امروز به شما زحمت دادم که خودم صحبت کنم و نقل قول نشود. هر سوالی داشتید خودم جواب بدهم و دوست ندارم کسی در اینمورد صحبت کند.
* قبل از بازی با ذوبآهن اخراج شده بودم
دایی در ادامه گفت: حق طبیعی هر مجموعهای است که مربیاش را برکنار کند دلایلش را نمیدانم اما من به خاطر احقاق حق اخراج شدم و به غیر از این چیز دیگری نیست. من قبل از بازی با ذوبآهن اخراج شده بودم بین بچههای تیم بحث شده بود میتوانید از ابراهیم صادقی بپرسید به او گفته بودند که جای دایی را میخواهی بگیری به من زنگ زد و گفت قبل از بازی نخواستم فکر شما را مشغول کنم باشگاه به من چنین چیزی نگفته اما دکتر چشمهسری چنین حرفی به من زد دیروز هم خودش به من زنگ زد و گفت باشگاه گفته بیا صحبت کنیم من هم گفتم کارت را انجام بده و انشاءالله موفق باشی.
*گفتم پراید و تیبا گران شده، دروغ گفتم؟
برای خودشان دلایلی آوردند که من در آن ماندهام در حکم اخراج من متأسفانه از واژه مقدس کارگر سوء استفاده شده است آنها برای خودشان سنگر درست میکنند و پشتش قایم میشوند. در این چند سال افتخارم این بوده که کنار کارگر و مردم بودهام. از آقایان میپرسم شما کجا بودهاید حداقل من علی دایی سالها به خاطر کاری که انجام دادهام دل کارگران را شاد کردم. در تیم ملی به کمک همبازیهایم اتفاقاتی افتاد که دل آنها را شاد کردم. آقایان شما کجا بودید. به خاطر حرف حقی که زدم اخراج شدم. آیا به کسی توهین کردم، اسم کارگران کارخانه را آوردم فقط گفتم حق این بچهها را بدهید شاید ناراحت شدهاند که از آقایان هاشمی و قلعهبانی تشکر کردم. آن دو، دو مرد بودند که کمک کردند و توانستیم قهرمان شویم. من گفتم پراید گران شده، تیبا گران شده آیا دروغ گفتم؟ من درد جامعه را گفتم.
*مردم مقابل کارخانه شما اعتراض کردند یا مقابل خانه من؟!
حقوق ما که زیاد نشده حداقل حق و حقوق این بچهها را بدهند. در مصاحبهام به کدام کارگر توهین کردم من در ا ین قشر زندگی کردم و با کارگری به همه جا رسیدم. گروه سایپا شما برای این کارگران چه کار کردهاید آیا حقوق آنها را دو برابر کردید، اگر کارگران از اخراج من خوشحال میشوند خوشحالم که توانستم دل آنها را شاد کنم. مردم را فریب ندهید با افکار مردم بازی نکنید. همه ما تعهداتی داریم که باید انجام بدهیم. من و بچههای تیمم تعهداتمان را انجام دادیم. تیمی که در تاریخ باشگاه سایپا کم هزینهترینها است تحویل دادم . سال قبل هم تیم را به پلیاف بردم عدهای جوان را به این فوتبال تحویل دادم. من از باشگاه سایپا خواستم به تعهداتش عمل کند. کجای این بیاحترامی به کارگر بود؟ شما که تعهداتتان را نسبت به مردم انجام ندادید. پول مردم را گرفتید و تا الان به تعهداتتان عمل نکردید. مردم رنو ثبتنام کردند و شما میخواهید ماشین دیگری به آنها بدهید که معلوم نیست کی و کجا این اتفاق بیفتد. آیا مقابل کارخانه شما مردم اعتراض کردند یا جلوی خانه یا محل کار من؟
*سه بار به دلایل غیرفوتبالی اخراج شدم
من از کسی تعریف کردم که همه شهادت میدهند بهترین دوران کارخانه سایپا در آن زمان بوده است. قعلهبانی و هاشمی به ما کمک کردند مگر میتوانم بگویم آنها بد بودند و اساتیدی که تازه آمدند خوب هستند؟ این پشت میز نشستن ارزشی ندارد. این میز و صندلی به چه کسی وفا کرده است؟من در این فوتبال مربیگری کردم و سه باز غیرفوتبالی اخراج شدم. بار اول گفتم و همه خندیدند اما رئیسجمهور من را اخراج کرد. بار دوم در پرسپولیس بودم و وزیر من را اخراج کرد الان من کجا هستم و آنها کجا هستند. این بار سوم نمیدانم چگونه و چه کسی این کار را انجام داده است. من دیروز روز تولد دوبارهام بود. انگار دوباره از مادر متولد شدم. خیلی سخت است با کسانی کار کنید که دوست ندارند تیم شما موفق باشد. شما فکر میکنید قبل از بازی با ذوبآهن در جلسه فنی به بازیکنان تیم چه گفتم. به آنها گفتم ما تنها هستیم و کسی دور و بر ما نیست. خیلیها دوست دارند شما ببازید و ما به خاطر آبروی خودمان بهترین بازیتان را انجام بدهید. درورد بر شرفشان که آمدند و بهترین بازی فصلشان را انجام دادند. شاید رفتن من باعث شود آنها حق و حقوقشان را بگیرند که از خدایم است.
*سر من تنها زیر بیرق امام حسین (ع) خم است
علی دایی زیر بیرق هیچکس سرش را خم نمیکند نه راستیها نه چپیها و نه میانهروها، سر من تنها زیر بیرق آقایم اباعبداللهالحسین (ع) خم است و به آن افتخار میکنم. به اینجایی که رسیدهام با کمک مردم و تلاش خودم بوده است. با کار کردن، درس خواندم و به همه چیز رسیدم. وجدانم راحت است که تا الان نه به ناموس کسی چپ نگاه کردم و نه به مال کسی چشم داشتم. آرامش دارم و آن را با هیچ چیز عوض نمیکنم شاید بعد از این مصاحبه آقایان که کمی قدرت دارند بخواهند آرامشم را به هم بزنند اما من پیه همه چیز را به تنم مالیدهام.
* مگر میشود با عوض کردن شناسنامه گذشته طلاییات را عوض کنی؟!
مصطفی مدبر برای من وجود خارجی ندارد، من آدم حقیقی به این اسم نمیشناسم، تا جایی که یادم میآید من او را از زمانی که ریاست حراست صدا و سیما را بر عهده داشت به نام سردار غفور درگزیدولق میشناسم. برایم جالب بود وقتی برای اولین بار در ۹۰ شنیدم مصطفی مدبر به عنوان مدیرکل اداره توسعه و تجهیز اماکن ورزشی صحبت میکرد. من به تلویزیون نگاه نمیکردم وقتی صدا برایم آشنا بود، تلویزیون را نگاه کردم و دیدم سردار غفور خودمان است. او اردبیلی است الان برای من سوال است کاش یک نفر اینجا بود و از او سوال میکردم که آیا فردی میتواند کاملاً اسم و فامیلش را عوض کند؟ شاید من اشتباه کنم. اینها را آدمهای حقوقی میتوانند جواب بدهند. مگر میشود با شناسنامه عوض کردن گذشته طلاییتان را عوض کنید؟ زمانی که این نامه را به ما دادند به کسی دسترسی نداشتیم. اما از شنبه پیگیری میکنم کسی که به اسم مدیر امضاء کرده سردار درگزی است. آیا او میتواند؟ نمیدانم چه اتفاقاتی میافتد. یکی نمرده باشد برایش جواز فوت بگیرند یا نمیدانم بخواهد شخصیت دیگری پیدا کند؟ اینها را نمیدانم.
*خانمی که از دوستان مدبر بود ۳۰۰ میلیون پول من را خورد و از زندان فرار کرد
من یک پرونده سال ۸۵ داشتم، یک خانمی بود که ۳۰۰ میلیون پول من را خورده بود در تمام مدارکش مشخص بود که خودش را از دوستان آقای غفور درگزی معرفی میکرد. من از آن موقع این آقا را میشناسم. وقتی گفت کسانی که با من مشکل دارند منظورم همینها بود. از سال ۸۵ که من محکومیت این خانم را گرفتم، بعد از آن او مدتها در زندان بود اما فرار کرد او را دوباره گرفتیم و دوباره فرار کرد او از آشنایان سردار غفور بود. برای من علامت سوال بزرگی است که مصطفی مدبر ناگهان از کجا آمد و چطور شد رئیس شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی. الان هم نمیدانم چگونه مدیرعامل باشگاه سایپا شده است. مگر فعالیت ورزشی بلد است؟ باید استعلام بگیریم ببینیم این حکم فسخ قرارداد میتواند با امضاء ایشان که شخص دیگری هستند معتبر باشد یا نه.
* سرمایه باشگاهداری را ندارم
علی دایی در پاسخ به این سوال که آیا قصد ندارد باشگاهداری کند،گفت: من آنقدر سرمایه ندارم که بخواهم باشگاه تشکیل بدهم و در این خطها نیستم. باشگاهداری اصول خودش را میخواهد من عاشق فوتبال هستم اما فوتبال بخشی از زندگی من است. چیزهای مهمتر از فوتبال هم در زندگیام وجود دارد. سال قبل به خاطر این قبول کردم به سایپا بروم که دوستم مدیرعاملش بود. به خاطر اقتصاد مقاومتی کمترین هزینه را داشتیم. قراردادی که بستم خندهدار است. مطمئناً به خاطر چیزهای دیگری آمدم نه به خاطر پولهای آنچنانی. آدم باید در انتخاباتش بحث دوستی و رفاقت را کنار بگذارد.
*با حقوقهای دولتی چیزهایی دارند که علی دایی باید پیش آنها لنگ بیندازد
ما به دنبال به نتیجه رسیدن نیستیم، قراردادی داشتیم که آن را فسخ کردند و من حتماً حقم را میگیرم. من از آدمهایی که به این و آن وصل هستند، نمیترسم که بخواهم یک لحظه فکر کنم آرامشم برهم میخورد. اگر آنها به بنده خدا وصل هستند، من به آن بالایی وصل هستم. آدم باید از بنده خدا بترسد؟ در این مملکت خیلیها به بندههای خدا وصل هستند و فکر میکنند میتوانند کارشان را پیش ببرند. اما این پیشرفت کار موقتی است. به تنها چیزی که دلبستگی ندارم این دنیا است که اگر داشتم، زندگیام این طور نبود. با همه این حرفهایی که پشت سر من میزنند، فقط یک خانه در تهران دارم. یک ویلا در نوشهر دارم و چند مغازه که شریک هستیم و کار میکنیم و دو ماشین که سوار میشویم. به غیر از اینها من یا خانوادهام چه چیزی داریم، اما هزاران نفر را میشود اعلام کرد که با حقوق دولتی چهها دارند! که علی دایی باید پیش آنها لنگ بیندازد. چه چیزهایی که به اسم زن و بچهشان دارند. عدهای شعار میدهند که ما فدایی مملکت هستیم. شما که عاشق مملکت هستید چرا چند سال است بچههایت آن طرف آب زندگی میکنند. با این وضع دلار چقدر هزینه آنها میشود. من کار شخصی خودم را دارم و یک فوتبال به غیر از این نه جای دیگری مشاور هستم و نه معاون که بخواهم دهها حقوق آنچنانی بگیرم.کارم اگر خوب باشد، زندگیام بهتر میشود و اگر نه باید مثل بقیه مردم فشار اقتصادی را تحمل کنم.
*حالا میتوانم با خیال راحت به پیشنهاد تیمهای دیگر فکر کنم
سرمربی سابق سایپا در مورد شایعه حضورش روی نیمکت تراکتورسازی گفت: من تا دیروز تیم داشتم و به هیچ عنوان به خودم اجازه ندادم تا پایان قراردادم به فرد دیگری صحبت کنم، چندین پیشنهاد داشتم که حالا میتوانم با خیال راحت به آنها فکر کنم و در مورد آنها مذاکره کنم. تا اتفاقی نیفتد نمیتوانم صحبتی کنم اگر من را میخواهند باید صحبت و مذاکره کنم در حال حاضر کسی با من صحبتی نکرده ضمن اینکه من تنها نیستم، خانواده من نیز هستند و نمیتوانم یک نفره تصمیم بگیرم. به هر حال از این به بعد راحت میتوانم به پیشنهاداتی که میرسد فکر کنم. اگر به نتیجه برسیم قبول میکنم، اگر هم به نتیجه نرسیم خدا پدر و مادرشان را بیامرزد که شما دیگر قیافه من را نمیبینید.
*بیش از ۱۰ بار جلوی اعتصاب بازیکنان را گرفتم
علی دایی در مورد اینکه آیا مدیران سایپا با برکناری او فرار رو به جلو انجام دادهاند، گفت: همانطور که گفتم از قبل از بازی با ذوبآهن قرار بود من برکنار شوم من حرف دلم را زدم، آیا نمیتوانم بگویم خسته شدم؟ اتفاقی که دیروز افتاد قبل از بازی ذوبآهن قرار بود بیفتد. خدا را شکر که این اتفاق با باخت تیم همراه نشد چون خیلیها منتظر باخت تیم بودند. خدا را شکر وجدانم راحت است که همه جوره تلاش کردیم. بالای ۱۰ بار جلوی اعتصاب بازیکنان تیم را گرفتم. از آقایان ممنون هستم که چیزی را که به دنبالش بودم زودتر به من دادند.
* آدمهایی کار میکنند که نه فوتبال هستند و نه خودروساز
ما به دنبال این هستیم که حقیقت را بگوییم و با مردم روراست باشیم. اما متأسفانه همیشه مورد اتهام قرار میگیریم اگر قرار باشد بگویم همه چیز گلستان است خیانت کردهام. من این طور بزرگ نشدم که چیزی را که میبینم نگویم. شاید خیلی وقتها هم ملاحظه کردهام اما الان میگویم که افتخار میکنم سه بار به خاطر گرفتن حق اخراج شدم. این بزرگترین افتخار من است و مدالی است که خدا دوباره به من داد. آدمهایی که نه فوتبالی هستند و نه خودروساز بر سر کار میآیند، مدیری را منصوب میکنند که در پتروشیمی بوده است. مشکل ما اینها است. خیلی چیزها را در دلم نگه میدارم و به زبان میآورم. من نباید راهحل بدهم به خاطر خودم. منافع خیلیها به خطر افتاد و من اخراج شدم.
* کسی نپرسید مدبر از کجا و به واسطه چه کسانی آمد؟
علی دایی در ادامه و خطاب به خبرنگاران گفت: من تعجب میکنم شما باید اطلاعاتتان بیشتر از من باشد، چرا یک نفرتان سؤال نکردید مدبر از کجا و به واسطه چه کسانی آمده است. مشکل ما این است. فردی جای دیگر اخراج میشود و ناگهان جای دیگر مشغول کار میشود. ما خیلی چیزهای پیچیدهای در مدیریتمان داریم. اصلاً نگاه نمیکنیم که او چه چیزی بلد است. به تواناییهای شخص کار نداریم و میآییم اطرافیان خودمان را میآوریم.
*مردم دوست دارند یک مربی خارجی در سطح کیروش بیاید
دایی در خصوص انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال ایران گفت: من در جایگاهی نیستم که در این مورد نظری بدهم مردم همه دوست دارند یک مربی بزرگ خارجی بیاید. اما با این وضعیت دلار مشکل است. مردم دوست دارند یک مربی خارجی در سطح کیروش بیاید، اما آیا چنین اتفاقی شدنی است؟!
*آینده بزرگترین قاضی است
من برای پشت میز نشینی زاده نشدهام. تمام کسانی که من را اخراج کردند الان کجا هستند؟ جایگاه و منزلتشان کجاست؟ آینده بزرگترین قاضی است آینده نشان میدهد علی دایی که بود و امثال مدبرها و گودرزیها که بودند. امثال رئیسجمهورهایتان که بودند. گذشت زمان همه چیز را نشان میدهد و نسلهای آینده میفهمند.
* خبر اخراج من مثل پلنگصورتی در زیرنویس شبکه خبر میرود و میآید
دایی در ادامه و در مورد ورشکستگی در فوتبال ایران گفت: از نظر من خیلی از باشگاههای ما همین وضعیت را دارند. چرا نمیخواهیم با مردم روراست باشیم. چرا همین سایپا به بدهیهای هزار میلیاردیاش اشاره نمیکند که مردم و سهامدارانش بفهمند. چرا اینها در زیرنویس شبکه خبر نمیآید اما خبر اخراج من مثل پلنگ صورتی و ۲۴ ساعته میرود و میآید.من نمیفهمم به خاطر اینکه حرف حقم را گفتم باید آرامش من را بگیرند. آن هم افرادی که دوست دارند با توجه به جاهایی که به آنها وصل هستند و البته پایدار نیستند میخواهند آرامش من را بگیرند.
*توانستیم در کرمانشاه بسیاری از خانهها را تقویت کنیم و همچنین خانههای جدیدی بسازیم
دایی در خصوص اقداماتی که در مناطق زلزلهزده غرب کشور تا کنون انجام داده است گفت: میخواهم از مردم تشکر کنم که به ما کمک کردند. ما قصد داشتیم یک ده را بسازیم، خواست خدا بود که الان خیلی از خانهها را تقویت کردیم و همچنین خانههای جدیدی ساختیم. الان در ده سوم هستیم اما نمیتوانیم دیگر از کسی یاری بگیریم. مردم نمیتوانند به خاطر قوانینی که وجود دارد به ما کمک کنند. شاید نتوانیم در این ده کارمان را کامل کنیم و فقط بتوانیم کارهای بیرونی خانهها مانند اسکلتسازی را انجام بدهیم و خود مردم باید کارهای داخلی خانهها را انجام بدهند.
* عادل به خاطر خیلی از این مسائل بیرون است
دایی در مورد مشکل مالیاتی که داشت گفت: این مشکل رفع شده ما ناراحت بودیم که چرا قبل از بررسی این کار را کردند اما الان حسابمان باز شده و مشکل نداریم.
وی در خصوص اینکه گفته میشود قرار است یحیی گلمحمدی جانشین او در تیم سایپا شود،گفت: این مسئله اصلاً به من ربط پیدا نمیکند هر کسی میخواهد بیاید من برای همه آنها آرزوی موفقیت میکنم.
سرمربی سابق سایپا در خصوص عادل فردوسیپور گفت: من اخراجم را مشکل نمیبینم آن را اتفاق خوبی است برای خودم و زندگیام میدانم مطمئناً عادل به خاطر خیلی از این مسائل بیرون است و برنامه ندارد.
* آقایان محترم در وصف شما گفتنیها دارند!
دایی در پایان تصریح کرد: عزت و ذلت دست بالایی است من همه چیزم را از او دارم، خیلیها خواستند که من را به زمین بزنند اما او من را بالا برد. از این به بعد به این فکر نمیکنم که رابطهای خراب شود آقایان محترم! هستند کسانی که در وصف شما گفتنیها دارند. اگر لازم باشد همه اینها با مدرک بیان میشود. آن موقع واویلا… آن موقع که تشت رسواییتان بیفتد جایی بین مردم نخواهید داشت.